شوق

آدم اما خانه ساخت ...

شوق

آدم اما خانه ساخت ...

۱۳فروردين

یه دوست فوق‌العاده دارم که چند وقتیه شروع کرده به [احتمالا دوباره] وبلاگ نوشتن (مبعوثین). حسنش هم اینه که به همه اعلام کرده. خوب راستش بعد از بی‌رونق شدن وبلاگ‌ها هیچ رسانه‌ی خوبی نیافتم (البته به جز google buzz که خود گوگل بستش اصلا زود :| ).
دو تا بلاگ دیگه هم بودند که به خاطر نویسنده‌هاشون به صورت گه‌گاه‌بازکردن می‌خوندمشون. یکی بلاگ دکتر جعفری عزیز (Loud Thinking) و دیگری بلاگ محمدرضا شعبانعلی.
این‌طور شد که در ایام عید و فرصت خالی شروع کردم گشت و گذار برای بازیافتن یه‌سری وبلاگ خوب که حال آدم رو جا بیاره. داشتم خیلی ابلهانه در وبلاگ‌های تازه‌ به‌روزشده‌ی بلاگفا می‌گشتم که چیزی پیدا کنم. حدود ۲۰ تا لینک باز کردم و حدود ۲۰ تا رو هم از اسمشون باز نکردم. لکن دریغ از یه مطلب به درد بخور! به طرز عجیبی همه‌‌ی بلاگ‌ها شده بودند عاشقانه‌های دهه هشتادی‌ها! (اگر این عبارت تناقض نباشه البته).

بگذریم، در همین اثنا بودم که مهشید اومد بهم گفت چه خبر؟ :)
گفتم این‌طوریه قضیه! گفت خوب چرا لینک‌های همین دو سه تا بلاگ خوب رو باز نمی‌کنی، اونا خوبن یحتمل!
دیدم چقدر منطقیه، هیچ وقت درک نکرده بودم اون لینک‌ها به چه دردی می‌خورن دقیقا.

خلاصه چند تا لینک رو رفتم چیزهای خوبی پیدا کردم، فیدشون کردم و امروز صبح اومدم شروع کنم به خوندنشون. اولین فید شور و شر - ساحل تبن بود. شعف وحشتناکی بهم دست داد. یه گزارش فوق‌العاده از سفری که تقریبا با سفر عید ما یکی بود. یه سری حس مشترک شدید که خیلی خوب بیان شده باشه. گزارش کامل سفر هم توی کانال تلگرام @besafar گذاشته شده بود. به عکسا که رسیدم (به خصوص عکس‌های رها، دختر بچه‌ی گزارش نویس) دلم می‌خواست این شعف رو با کسی قسمت کنم. مهشید رو بیدار کردم، کلی ذوق کرد :)

تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم به نوشتن. حتی اگه سرعت زندگی در دود و دم تهران آدم رو از یاد خودش می‌بره، گاهی باید یه نفسی کشید...به بلاگ قدیمی برگشتم تا دوباره شروع کنم...


// دنیا واقعا عجیب و غریبه. نمی‌دونم دقیقا چیه که این‌طور عجیبش کرده. مهشید می‌گه زمان وجه تمایز آدم‌هاست. کی‌ می‌دونه؟

//اتفاق‌های خوبی که اصلا پیش‌بینی شده نبودن، خیلی خیلی حال آدما رو خوب می‌کنن. شاید اصلا به همین خاطر مفهومی با فرم سورپرایز شکل گرفته و مشابه بسیاری دیگر از مفاهیم به مرور خالی از معنا شده و فقط فرمش باقی مونده.

//سلا ... م

۹۶/۰۱/۱۳ موافقین ۲ مخالفین ۰
پویا مصدق

نظرات  (۲)

ایول پویا
منم خیلی خوشحالم که بازم میخوای بنویسی ! :)
پاسخ:
خیلی ارادت داریم مرد...
۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۴۰ بنیامین دلشاد
سلام مرد ... :)
خوشحالم که تو این شلوغی های روزگار چیزی رو خوندم که تو نوشته بودی :)
انگار داشتی همینارو با صدای خودت می گفتی ...
خوشحالم که میتونم اثری ازت ببینم تو گیر و دار روز های عجیب ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی